سفرنامه چمستان - از دل جاده تا آغوش مه
دچار یک حس غریب شدهام؛ حسی که نمیدانم اسمش را بگذارم دلتنگی یا کشش. انگار جنگلهای شمال، با همه مه و باران و بوی خاک خیسشان، مرا صدا میزنند. این بار نه برای یک سفر کوتاه و گذرا، بلکه برای غرق شدن در آغوششان عزم سفر کرده ام.چند هفتهای بود که ذهنم پر از تصویرهایی از فضای سرسبز لاویج و زیبایی بیبدیل دریاچه الیمالات شده بود. هر بار که گوشی را باز میکردم، عکسها و ویدئوهایی از آنجا جلوی چشمم میآمد. شاید این همان نشانهای بود که منتظرش بودم. بیآنکه زیاد فکر کنم، تور دو روزه چمستان الی مالات را رزرو کردم.